نخستین حضور او در جعبه جادو سریال «مشق عشق» به کارگردانی بهرام بهرامیان بود؛ در نقش والیبالیستی جوان که در یک تصادف از ناحیه هر دو پا معلول شده و در نهایت با عضویت در تیم ملی والیبال نشسته به زندگی بازمیگردد. او با نقش داماد خانواده متهم سریال «زیر تیغ» بازی مقابل دوربین محمدرضا هنرمند و همکاری با پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا و نگار جواهریان را تجربه کرد و بازی در نقش عباس میرزا در سریال تاریخی «تبریز در مه» محمدرضا ورزی و «شوق پرواز» یدالله صمدی تجربههایی تازه برای تهامی بود. او برای بازی در فیلم سینمایی «به رنگ ارغوان» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد هم شد. کورش تهامی این شبها در مجموعه تلویزیونی «عصر پاییزی» ساخته اصغر نعیمی نقش یک پسر خجالتی و کمرو را بازی میکند تا حضور در یک سریال طنز را هم تجربه کرده باشد.
- کارگردان عصر پاییزی با این سریال نخستین تجربه خود را در تلویزیون پشت سر گذاشت. اعتماد به نخستین تجربه او چطور حاصل شد؟
من ایشان را از قبل نمیشناختم. فقط میدانستم در حوزه نویسندگی و نقد هم فعالیت داشتهاند. با کارهای قبلیشان هم آشنا نبودم ولی نقشی که به من پیشنهاد کردند، بسیار جذاب بود. ضمن اینکه آن زمان هنوز فیلمنامه کامل نشده بود ولی سیناپس خیلی جذابی داشت.
- اصلا چطور شد که پیشنهاد حضور در یک نقش کمدی و طنز را پذیرفتید؟
پیش از این هم طنز کار کرده بودم ولی نه به این شکل. همیشه هم علاقه داشتم در کار طنز حضور داشته باشم. من همیشه با پیشنهادهای جدی مواجه بودم و این نخستین بار بود که در این حجم طولانی و مدت 7ماه در یک اثر طنز حضور داشتم. نگه داشتن و تداوم حس یک بازی خیلی کار راحتی نیست و خوشبختانه این تداوم در عصر پاییزی حفظ شد. این را هم بگویم که در فیلمنامه توضیحی درباره نوع اجرای نقش داده نمیشود و این بازیگر است که با خواندن فیلمنامه درمییابد چگونه باید بازی کند؛ متنهایی که از ابتدا کامل نیست چنین مشکلاتی دارد. در گذشته که برای بازی در سریالها دعوت میشدیم، متنها کامل در اختیارمان قرار میگرفت اما الان بهخاطر عجلهای که وجود دارد، به ندرت با متن کامل سر صحنه میرویم.
- شخصیت رفیع را قبل از بازی در ذهن خودتان خلق کرده بودید؟
بله. خیلی بهدنبال ایفای یک نقش جدید بودم. چون فکر میکردم در سالهای اخیر در تلویزیون کارهای طنز کلیشهای شده و بیشتر تیپ وجود دارد تا شخصیت؛ آن هم بدون ابعاد گسترده؛ بیشتر تکیهکلام دارند و در لحظه اتفاقهایی میافتد که مردم میخندند. من هرگز تلاش نکردم تکیهکلامی را به زور به تماشاگر القا کنم یا او را به زور بخندانم. رفیع یک ویژگیهای اخلاقی دارد که همه جا همراه او است و در همه موقعیتهای مختلف چه کمدی، چه غیرکمدی، خودش است و همانطور رفتار میکند که باید. در وجود او هیچچیز ساختگی وجود ندارد.
- فکر میکنید مخاطب چهره جدید شما را در این سریال راحت میپذیرد؟
آقای ایمان امیدواری زحمت گریم جدیدم را کشید که کمک بسیاری در اجرای نقش به من کرد. من از آن دسته بازیگرانی هستم که گریم کمک بسیاری به بازیام میکند. خوشبختانه به واسطه شناختی که بین من و آقای امیداوری بود، به نقطه مشترک رسیدیم و فکر میکنم مخاطبان هم این چهره تازه را درک کرده و پذیرفتهاند.
- تعامل شما با کارگردان چطور بود؟
من دستم در کار باز بود و البته برایم جای تعجب داشت که ایدههای خیلی زیادی برای اجرای این نقش به ذهنم میآمد. ضمن اینکه باید تلاش میکردم اجراها نزدیک به هم نباشد چون سریال 35قسمت داشت و رفیع در همه قسمتها بود. برای نخستینبار بود که چنین شخصیتی را تجربه میکردم و کارگردان دستم را باز گذاشته بود و کمتر مخالفتی با ایدههایم داشت. خوشبختانه حدود 90درصد از چیزهایی که در ذهنم بود، اجرا شد.
- خجالتی بودن رفیع هم ایده شما بود؟
بهنظرم بعضی وقتها برای زیباتر نشان دادن یک شخصیت کمدی لازم است از ویژگیهای مختلف برای شکلگیری آن استفاده کنیم؛ چیزی که برای مخاطب پذیرفتنی باشد نه عجیب و غریب. رفیع خجالتی است اما اگر پایش بیفتد از حقوق خود دفاع میکند. در سریال مواردی داشتیم که رفیع احساس کرده باید دست از خجالت بردارد و این کار را هم کرده است.
- شخصیتی که خانم بهنوش بختیاری نقش آن را بازی میکند هم جاهایی شبیه شما شدهاست؛ فردی خجالتی که کمی هم شیرین میزند.
ایشان با خودشان بار مثبتی به سریال آوردند که توسط خودشان طراحی شده بود. همکاری خوبی بین بازیگران سریال وجود داشت. عصر پاییزی پارسال همین موقعها کلید خورد و البته خیلی کم پیش میآید یک سریال تا این اندازه بازیگران را درگیر خود کند. من در دوماه و نیم ابتدایی به تنهایی جلوی دوربین میرفتم. بعد آقای صدیق و آقای سلیمانی هم کنارم بودند. این تنهایی خیلی سخت بود ولی چون درگیر شخصیت رفیع بودم باعث شد زودتر به شخصیتی که میخواستم برسم. با خود فکر میکردم به صحنههای خانه که برسیم، آیا میتوانم به راحتی وقتی تنها بودم بازی کنم؟ خوشبختانه کار به نتیجه رسید و با همکاری دوستان سریع به نقطه مطلوب رسیدیم و با تمرینهای پیش از تصویربرداری، توانستیم در مسیر حرکت کنیم و اتفاق خوبی را رقم بزنیم.
- یکی از مشکلاتی که شما در میانه راه تولید سریال داشتید، کمبود بودجه بود که باعث شد کار برای مدتی متوقف شود. این موضوع به نقطه اشتراکی که به آن رسیده بودید، لطمه نزد؟
خیلی نگران این موضوع بودم چون چیزی حدود یکماه در تصویربرداری وقفه افتاد و من نگران دور شدن از شخصیتی بودم که بازی میکردم. خب، این شخصیت با کورش تهامی خیلی تفاوت داشت اما تلاش کردم کدهایی را که برای رفیع گذاشته بودم تکرار کنم. حتی هنوز هم گاهی وقتها لکنتی را که رفیع در گفتارش داشت، با خود دارم ولی خدا را شکر این وقفه از لحاظ اجرا لطمهای بهکار نزد. در نهایت بیپولی که گریبانگیر گروه شد تأثیری روی کار گذاشت و اگر از کار حمایت میشد، حداقل یک سر و گردن بالاتر از چیزی میشد که الان میبینید. مشکل مالی هنوز هم تمام نشده و ما در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستیم.
- مشکلات مالی که این روزها گریبانگیر بسیاری از پروژههای تلویزیون است.
بله. این موضوع خوشایند نیست. برای اینکه یک بازیگر 7تا 8ماه از سال را به یک کار اختصاص میدهد و همین موضوع باعث میشود تمام محاسبات مالی و زندگی را روی آن تنظیم کند و اگر در این میان خللی وارد شود، میتواند هم به بازی بازیگرها و هم به تولید لطمه بزند چون باعث میشود بازیگر برای تأمین هزینههایش به سرعت کارهای دیگر را هم قبول کند و این همزمانی و فشردگی تأثیر آشکاری بر کیفیت آثار میگذارد.
- ترانه تیتراژ جدید سریال با صدای شما روی آنتن میرود. چه شد که تیتراژ در میانه راه تغییر کرد؟
این موضوع از ابتدا به من پیشنهاد شد ولی خیلی آن را پیگیری نکردم. بعد از آن تیتراژ اول با صدای روزبه نعمتاللهی ساخته شد که بسیار زیبا بود ولی سازندگان احساس کردند کمی فضایش متفاوت با فضای شیرین سریال است به همین دلیل باز هم با من صحبت کردند و این بار به نتیجه رسیدیم. البته این ترانه را قبلا به واسطه منصور ضابطیان و برنامه رادیو 7 اجرا کرده بودم؛ ملودی اصلی از استاد عطاءالله خرم است و تنظیم مجدد آن را دوست عزیزم آقای نیکان انجام داده است.
- ظاهرا دستی هم در کار ساختن آنونس دارید!
2آنونس برای عصر پاییزی ساختم که متأسفانه آنونسها خوب پخش نشد. من خیلی روی آنها فکر کرده بودم و کارهای متفاوتی شده بودند که امیدوار بودم کمی روی آنونسسازی کلیشهای ما تأثیر بگذارد ولی این اتفاق نیفتاد. اگر صاحبنظران آنها را دیده باشند، متوجه میشوند که بسیار متفاوت از بقیه کارهای مشابه بودند.
- مشارکتی بودن کار باعث نشد شما برخی مواقع احساس کنید در حال شعار دادن هستید؟
نه. رفیع در سریال قطعهای ساخته که در تلاش است آن را به تولید انبوه برساند. ما فقط در این بخشها میبینیم که بحث کار و اشتغال مطرح میشود که خیلی هم شعاری نیست.
- نکته جالب اینکه شما همزمان چند کار متفاوت روی آنتن تلویزیون داشتید.
علاوه بر عصر پاییزی 3سریال شوق پرواز، تبریز در مه و مریم مقدس پخش شد و در حقیقت من 4کار با 4بازی متفاوت روی آنتن داشتم. این را هم بگویم که انرژیای که برای هر کدام از نقشها گذاشتهام کاملا یکسان بوده و تفاوتی با یکدیگر نداشته است. شاید شوق پرواز در این میان راحتترین نوع اجرا را برایم داشت چون یک نقش روزمره بود و برای ایفای آن کوتاهی نکردم. آن سریال یک مقطع زمان گذشته داشت که دوست عزیزم شهاب حسینی در آن حضور داشت و یک مقطع همزمان حال سریال بود که من نقش اصلی آن را بازی میکردم. نقشم سر کار آقای ورزی هم خیلی سخت بود. گریم سختی داشتم و برای اینکه ریش و سبیلهایی که برایم گذاشته بودند آسیب نبیند، چای را با نی میخوردم و خیلی روزها سر صحنه حتی غذا هم نمیخوردم. آن شخصیت اقتدار خاصی لازم داشت، برخوردش با آدمهای دیگر بسیار متفاوت بود و من تمام تلاشم را کردم تا خوب اجرا شود گرچه منتقدان به این سریال بیتوجه بودند. تبریز در مه زمان پخش بد و ساعت نامناسبی داشت؛ یعنی بهمن و اسفند روی آنتن رفت که مردم درگیر سالنو هستند. دیده شدن یک سریال به برنامهریزی صحیح نیاز دارد. عصر پاییزی هم میتوانست زمان بهتری پخش شود. کار زیر سایه جشنواره فیلم فجر قرار گرفت. تبلیغات مناسبی هم برای آن انجام نشد. بهنظر من کارها باید ردهبندی شوند. وقتی یک کار ضعیف ساخته میشود نباید پخش شود. ما نمیتوانیم همان آزمایشهای 30سال پیش را در سریالسازی دوباره انجام بدهیم. ما باید با دنیا پیش برویم و کار را به بهترین افراد بسپریم. وقتی کار ضعیف ساخته میشود، عواملش نباید برای مدتی کار کنند چون در تجربه قبلی خود نتوانستهاند کار قابلقبول بسازند. باید به سلیقه مخاطب هم توجه ویژه شود تا جذب سریالهای خارجی نشود. البته این جذابیتها باید در حدی باشد که مسائل فرهنگی و مذهبی ما زیر سؤال نرود.
- امسال علاوه بر بازی در سریال عصر پاییزی، در فیلم سینمایی «تنها چند دقیقه سکوت» به کارگردانی بهار صادقی هم حضور داشتید که به جشنواره فیلم فجر نرسید.
این فیلم کاملا مستقل ساخته شده و کاری است بسیار متفاوت. امسال عصر پاییزی و این فیلم سینمایی را داشتم که بسیار با هم تفاوت داشتند. در این فیلم نقش یک آهنگساز را بازی میکنم که بهدلیل فشارهای سنگین روحی و روانی که از بیرون به او وارد میشود در حال جدا کردن خود از تمام علایقش است. البته بهتر است بیشتر درباره حال و هوای فیلم و نقش خودم در آن توضیح ندهم.
- برای سال آینده چه برنامههایی دارید؟
چند کار هست که ترجیح میدهم فعلا دربارهشان حرفی نزنم. من وسواس بسیاری روی انتخاب نقشهایم دارم و فعلا هم مشغول خواندن و مطالعه چند فیلمنامه برای سال آینده هستم.